دربارۀ ماهیت قرائات خلاف رسم مصحف، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد؛ یکی از آنها دیدگاه ابوعبید قاسم بن سلام است؛ چنانکه او میگوید، مشایخ او قرائات خلاف رسم را برای بیان وجهِ قرائت موافق رسم، و تفسیر آن مورد استفاده قرار میدادهاند. صبغۀ ادبی-معناییای که این دیدگاه به ماهیت قرائات داده، آن را قابل تأمل کرده است. به خصوص اینکه قرائات ...
بیشتر
دربارۀ ماهیت قرائات خلاف رسم مصحف، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد؛ یکی از آنها دیدگاه ابوعبید قاسم بن سلام است؛ چنانکه او میگوید، مشایخ او قرائات خلاف رسم را برای بیان وجهِ قرائت موافق رسم، و تفسیر آن مورد استفاده قرار میدادهاند. صبغۀ ادبی-معناییای که این دیدگاه به ماهیت قرائات داده، آن را قابل تأمل کرده است. به خصوص اینکه قرائات یک سده بعد، در زمان ابنمجاهد، وجهۀ حدیثی یافت. این تغییر رویکرد، موجب شکلگیری گفتمانی جدیدی شد که در نتیجۀ آن، ابهاماتی دربارۀ ماهیت قرائات مخالف رسم مصحف ایجاد شد؛ تا آنجا که حدود دو قرن بعد، ابنحزم اندلسی این قرائات را ناشی از وهم قاریان شمرد و تفاوت مصحف ابنمسعود با مصحف رایج را انکار کرد. این مقاله به منظور اثبات دیدگاه ابوعبید، قرائت ابنمسعود را در معانی القرآن فراء، به عنوان یکی از استادان ابوعبید، مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که فراء قرائت ابنمسعود را به عنوان ابزاری ادبی-معنایی بهکار برده است. استفاده از قرائت ابنمسعود در مقام ارائۀ دیگر وجوه ادبیِ ممکن برای بیان الفاظ آیه، حجت دانستن آن برای دیگر قرائات، ذکر آن به عنوان «معنیِ» الفاظِ آیه و نیز تأیید یا رد دیگر برداشتهای تفسیری به واسطۀ آن، شاهدی بر این ادعاست.